ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | |||
5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 |
19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 |
26 | 27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
کلمات کلیدی : طلاق،نکاح،عدالت،عقد، فسخ
در لغت برای واژه طلاق معانی متعددی ذکر شده است که از جمله رهایی، آزاد کردن، ترک کردن، واگذاشتن، مفارقت و جدایی است.[1]امّا واژه طلاق در اصطلاح شرعی عبارتست از «ازاله قید نکاح بدون عوض باصیغه طالق و شبهه آن[2].»
توضیح مطلب به این صورت است که اولاً طلاق جزء ایقاعات است که در کتاب
جواهر الکلام بدان تصریح شده است و جزء عقود نیست و تنها ایجاب در آن کفایت
میکند اما اگر جزء عقود شرعی قرار میگرفت بایستی علاوه بر ایجاب، قبول
هم در آن وجود داشت که در این صورت دو طرفه میبود در حالی که خود طلاق یک
طرفه است و از طرف مرد صورت میگیرد ثانیاً این که طلاق فسخ نیست بلکه بر
اساس صیغه خاصی مثل طالق صورت میگیرد در حالی که اگر فسخ بود دیگر نیازمند
صیغه خاص نبود و بدون صیغه هم جاری میشد ثالثاً در تعریف بدون عوض درج
شده است و دلالت براین دارد که طلاقی که با عوض همراه باشد داخل در تعریف
مطلق نیست.بنابراین طلاق عبارتست از انحلال عقد نکاح دائمی با صیغه خاص و
رعایت تشریفات شرعی.
ادامه مطلب ...
«عدالت» مفهومی است که بشر از آغاز تمدن خود میشناخته و برای استقرار آن کوشیده است.([۱]) مشاهده طبیعت و تاریخ رویدادها، و اندیشه در خلقت، از دیرباز انسان را متوجه ساخت که آفرینش جهان بیهوده نبوده و هدفی را دنبال میکند.([۲]) انسان نیز در این مجموعه منظم و با هدف قرار گرفته و با آن همگام و سازگار است. بنابراین، هر چیزی که در راستای این نظم طبیعی باشد، درست و عادلانه است.حقوق نیز از این قاعده بیرون نبوده و مبنای آن در مشاهده موجودات و اجتماعهای گوناگون است. پس، از ملاحظه «آنچه هست» میتوان به جوهر «آنچه باید باشد» دست یافت. به بیان دیگر، در شیوه ارسطویی جستجوی عدالت، واقعگرایی و پایه آن مشاهده و تجربه است. ([۳])
این مقاله جای تفصیل برای ملاحظه سیر تاریخی عقاید نیست، ولی تعریفهای مهمی از عدالت را بیان میکند.