عنوان :
طلاقنویسنده :
محمود فراهانی علویکلمات کلیدی : طلاق،نکاح،عدالت،عقد، فسخ
در لغت برای واژه طلاق معانی متعددی ذکر شده است که از جمله رهایی، آزاد کردن، ترک کردن، واگذاشتن، مفارقت و جدایی است.[1]امّا واژه طلاق در اصطلاح شرعی عبارتست از «ازاله قید نکاح بدون عوض باصیغه طالق و شبهه آن[2].»
توضیح مطلب به این صورت است که اولاً طلاق جزء ایقاعات است که در کتاب
جواهر الکلام بدان تصریح شده است و جزء عقود نیست و تنها ایجاب در آن کفایت
میکند اما اگر جزء عقود شرعی قرار میگرفت بایستی علاوه بر ایجاب، قبول
هم در آن وجود داشت که در این صورت دو طرفه میبود در حالی که خود طلاق یک
طرفه است و از طرف مرد صورت میگیرد ثانیاً این که طلاق فسخ نیست بلکه بر
اساس صیغه خاصی مثل طالق صورت میگیرد در حالی که اگر فسخ بود دیگر نیازمند
صیغه خاص نبود و بدون صیغه هم جاری میشد ثالثاً در تعریف بدون عوض درج
شده است و دلالت براین دارد که طلاقی که با عوض همراه باشد داخل در تعریف
مطلق نیست.بنابراین طلاق عبارتست از انحلال عقد نکاح دائمی با صیغه خاص و
رعایت تشریفات شرعی.
طلاق دارای چهار رکن اساسی است که عبارتند از:
1- طلاق دهنده
2- طلاق گیرنده
3- صیغه طلاق
به
نظر میرسد با توجه به این که اکنون طلاق بدون موافقت دادگاه واقع
نمیگردد اگر کسب موافقت دادگاه را نیز به عنوان رکن پنجم طلاق به شمار آید
بی وجه نیست.
در مطلِّق که همان مرد طلاق دهنده میباشد چهار شرط معتبر است
1- بلوغ
2- عقل
3- اختیار
در مطلَّقه که همان زن طلاق داده شده است نیز پنج شرط معتبر است:
1- زوجیت
2- عقد دائمی باشد نه موقت
3- اینکه زن از حیض و نفاس پاک باشد.
4-
طلاق در زمان پاک بودن از حیض و نفاس باشدکه در غیر این صورت اگر واقع شود
طلاق باطل است که این شرط مذکور در زن یائسه و زنی که به سن حیض نرسیده
است و زن حامله ساقط است
در
صیغه نیز شروطی معتبر است که عبارتند از این که صیغه مخصوصه برای ازاله
قید نکاح «هی طالقٌ یا فُلانَة طالقٌ یا اَنتِ طالقٌ » باشد. همچنین بغیر
عربی واقع نمیشود و با اشاره هم واقع نمیشود مگرکسی که عاجز است از حرف
زدن
[6]باشد
اما
اشهاد عبارتست از شاهد گرفتن دو یا چند نفر مرد عادل بر وقوع طلاق و کیفیت
شهادت به یکی از سه صورت انجام میشود یا بصورت استماع صیغه و شنیدن آن،
یا شناختن اجمالی دو طرف و یا حضور هم زمان در هنگام طلاق
[7].شهود
بایستی اولاً مرد باشند ثانیاً عادل باشند و عادل کسی است که تقوی پیشه
کند و از مرتکب شدن گناهان کبیره و اصرار بر جرایم صغیره پرهیز نماید.
[8]
تقسیمات طلاق
از نظر فقها طلاق ابتداءً تقسیم میشود به طلاق بدعی و سنی به معنای بدعت حرام و سنت مشروعه:
[9]طلاق بدعی طلاقی است که خلاف شرایط مقرره در شریعت انجام گرفته باشد و اگر این نوع طلاق واقع شود باطل است مانند طلاق حائض .
طلاق
سنی طلاقی است که مطابق مقررات و با رعایت کامل شرایط شرعی انجام شده باشد
و خود بر دو نوع است 1- طلاق باین که مرد در آن حق رجوع ندارد 2- طلاق
رجعی که مرد در آن حق رجوع در زمان عده را دارد.
آیهای در مورد طلاق:
«یا ایها النبی اذا طلقتم النساء قطلقوهن لعدتهن واحصوا العدة»
«ای پیامبر هر زمان خواستید زنان خود را طلاق دهید در زمان عده طلاق دهید و حساب عده را نگه دارید.»
[10]
[1] . آذرتاش آذرنوش، فرهنگ معاصر عربی-فارسی، نشر نی، 1385، چاپ هفتم، ص 402.
[2]
. نجفی، شیخ محمد حسن، جواهر الکلام، تصحیح محمد قوچانی، چاپ بیروت، 1981
م، ج 32، ص 2و محمد جمال الدین محمد عاملی، لمعته الدمشقیه، چاپ قم، موسسه
اسماعیلیان، 1375ش، ج 2، ص 378.
[3] . محمد بن جمال الدین محمد عامل، لمعة الدمشقیه، چاپ قم، موسسه اسماعیلیان، 1375 ش، ج 2، ص 387
[4] . محمد بن جمال الدین محمد عامل، لمعة الدمشقیه، چاپ قم، موسسه اسماعیلیان، 1375 ش، ج 2، ص 387
[5] . نجفی، شیخ محمد حسن، جواهر الکلام، تصحیح محمد قوچانی، چاپ بیروت، 1981 م، ج 32، ص 4 و 56
[6] . نجفی، شیخ محمد حسن، جواهر الکلام، تصحیح محمد قوچانی، چاپ بیروت، 1981 م، ج 32، ص 4 و 56
[7] . نجفی، شیخ محمد حسن، جواهر الکلام، تصحیح محمد قوچانی، چاپ بیروت، 1981 م، ج 32، ص 4 و 56
[8] . امام خمینی (ره) تحریر الوسیله، چاپ قم، موسسه اسماعیلیان، 1408 ق، ج 2، ص 441.
[9] . نجفی، شیخ محمد حسن، جواهر الکلام، تصحیح محمد قوچانی، چاپ بیروت، 1981 م، ج 32 ص 116
[10] . قرآن کریم، سوره طلاق، آیه 1، ترجمه آیت الله مکارم شیرازی (دامت برکاته)